از مهمترین مبانی سلفیه، اعتقاد به فقدان مجاز در لغت و در قرآن است. آنها برای اثبات مدعای خود به ادلهای استناد میکنند و معتقدند تمامی الفاظ، چه در قرآن و چه در لغت، همه حمل بر معنای ظاهری خود میشود و سلف امت نیز همین کار را انجام میدادند و ما سراغ نداریم که سلف حتی از لفظ «مجاز» در گفتار و نوشتار خود استفاده کرده باشند. اما با بررسی آیات قرآن و ادله عقلی و لغوی به دست میآید که اعتقاد به نفی مجاز در لغت و قرآن اعتقاد باطلی است. زیرا ادلهٔ اثبات مجاز به گونهای است که حتی سلفیه نیز نمیتوانند منکر آن شوند. به همین دلیل، ایشان برای توجیه نظریه خود راهحلهایی را به کار بستهاند. ابنتیمیه قائل به «مشترک معنوی» شده، محمدامین شنقیطی قائل به «اسلوب» در زبان عربی شده و دیگران نیز قائل به «توسعه در لغت عرب» شدهاند. البته این راهحلها در عمل با اعتقاد به وجود مجاز در قرآن یکی است. به همین دلیل، محققان معاصر سلفیه به این نتیجه رسیدهاند که دعوای بین منکران مجاز و قائلان به مجاز، نزاعی لفظی بیش نیست.