1
دانش آموخته حوزه علمیه قم، محقق دارالإعلام لمدرسة أهل البیت، دانشجوی دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب.
2
دکتری علوم قرآن و حدیث، استاد تمام پردیس فارابی دانشگاه تهران
چکیده
در نگاه ابنتیمیه، مفهوم عبادت یعنی غایت خضوع که با غایت حب همراه باشد. این نگاه به عبادت، ملاک تعیین کفر یا اسلام اشخاص گردیده است. با اینکه چنین تعریفی، خلاف مبانی سلفگرایانه و ظاهرگرایانه ابنتیمیه بوده و نه در سلف چنین تعریفی وجود دارد و نه ظاهر این کلمه با تعریف بیان شده همخوانی دارد؛ اما متاسفانه دچار اشکالات متعدد دیگری از قبیل خروج مصادیقی که قطعا عبادت هستند، ورود مصادیقی که قطعا عبادت نیستند، عدم دلیل بر صحت تعریف، مخالفت با قرآنکریم، مخالفت با عبادات قطعیه، مخالفت با رجحان عمل عبادی و مخالفت با تعاریف بزرگان اهل سنت میباشد. در عین حال، بر فرض عدم ورود هیچیک از اشکالات و صحت تعریف، بازهم صلاحیت اثبات شرک و ملاک کفر بودن را نخواهد داشت؛ زیرا این نوع از عبادت برای احدی قابل احراز نیست تا بتوان کسی را متهم به عبادت غیر خدا کرد؛ چراکه حب صفتی درونی است و اثبات همراه بودن غایت حب با خضوع، تنها از کسی بر میآید که عالم به احوال قلوب افراد باشد و چه کسی میتواند چنین ادعایی بکند؟ با وجود این اشکالات که شبهات متعددی را نسبت به تشخیص عمل عبادی دنبال خواهد داشت، و با توجه به اینکه حدود الهی بهواسطه شبهات ساقط میشود، اشکال دیگری نیز به مبنای تکفیر وارد خواهد بود که چگونه، حکم به قتل داده میشود و هیچکدام از شبهات مطرح شده، مانع اقامه این حد الهی نمیگردد؟ مسائل مطرح شده در این چند سطر که در واقع جوابهای نقضی به تعریف ابنتیمیه است، موضوع این تحقیق میباشد.