عربستان سعودی قبل از سال 1990م، بهصورت کشوری یکپارچه نشان داده میشد؛ ولی بعد از سال 1990م، و اتفاقهایی که در این کشور و همسایگان آن رخ داد، اوضاع این کشور بهکلی دستخوش تغییر شد و همین امر سبب بهوجودآمدن جریانهای مختلف در این کشور شد. یکی از این جریانها که بهراستی میتوان پرنفوذترین جریان حاکم در عربستان از آن نام برد، جریان جامیه است. جریان جامیه با توجه به شاخصههای خود مانندِ سرسپردگی کامل به حکام عربستان، حرامدانستن خروج بر حاکم و نفی هرگونه تحزبگرایی و... توانسته راه خود را در کشورهای حوزۀ خلیج فارس باز کند و در این کشورها مؤثر باشد.
متأسفانه در سالهای اخیر، عدهای به علت رفتار منافقگونه جریان جامیه و برداشتهای خطا از این جریان و شاخصههای آن، این جریان را بهعنوان فرصت، معرفی کرده و سبب رشد آنها در کشورهای مختلف شدهاند. باید گفت که با بررسی عمیق در ریشههای این جریان درمییابیم که آنها بینش و گرایشی مطابق با محمد بن عبدالوهاب و سعودیها دارند و خطری بالقوه محسوب میشوند. جامیها از حیث اعتقادات دنبالهروی وهابیت سنتی و محمد بن عبدالوهاب هستند و با تبعیت از او بسیاری از مسلمانان را به علت برخی از اعمال، مانندِ استغاثه، توسل و شفاعت، مشرک میدانند. جریان جامیه دیدگاههای تندی نسبت به امام خمینی) و انقلاب دارد و ایشان را امام کفر و طاغوت خطاب میکند. در این مقاله سعی شده تا با رویکرد توصیفی _ تحلیلی به روند شکلگیری، سران و موضع جریان نسبت به مذاهب اسلامی و اعتقادات جریان جامیه پرداخته شود.