دکترای فقه و حقوق اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت
چکیده
سلفیۀ جهادی با ایجاد تغییر در اقسام توحید و افزودنِ توحید حاکمیت و تشریع و تقنین به آن، در صددِ بازگرداندن ممالک اسلامی به خلافت اسلامی از طریق مبارزۀ نظامی با حکّام کشورهای اسلامی هستند. آنها با تکفیرِ حکّامی که بغیر ما انزل الله، حکم میکنند یا اینکه بهوسیلۀ دموکراسی و انتخابات به حکومت رسیدهاند، راه را برای کشاندن مسلمانان به جنگهای داخلی و غافلماندنشان از دشمنان اسلام، هموار کردهاند. آنها معتقدند که عامل اصلی عقبماندگیِ امروزۀ جهان اسلام، دستبرداشتن از احکام اسلامی و فاصلهگرفتن از گذشتۀ افتخارآمیزشان است که با قبول دادههای غربی (دموکراسی، لیبرالیسم و سکولاریسم) در شیوۀ ادارۀ جامعۀ اسلامی، «دارالاسلام» را به «دارالکفر» تبدیل کردهاند. سلفیهای جهادی، جهاد ابتدایی علیه کشورهای اسلامی و کشتن مردها و اسارت زنها و فرزندانشان و چپاول اموال آنها را برای تشکیل حکومت اسلامی، جایز و مُقدَّم بر جهاد با دشمنان اسلام میدانند؛ لذا در این مقاله در صددِ بررسیِ تطبیقیِ تضاد دیدگاه سلفیۀ جهادی (گروههای مسلح تکفیری) با علمای فریقین در مبانی جهاد نظامی با دشمن هستیم.